امادگی دفاعی
امادگی دفاعی

امادگی دفاعی

دفاع

زندگینامه شهید ابراهیم همت

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/logo_dm.jpg

http://www.iec-md.org/monasebatha/images/1px_b.gif

 

زندگی نامه شهید حاج محمد ابراهیم همت

24 اسفند سال 62 در عملیات خیبر


 

 

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat1.jpg

 

دوران کودکی

به روز 12 فروردین  سال 1334 هـ.ش در شهرضا در خانواده مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای معلی و زیارت قبر سالار شهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.

محمد ابراهیم در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش استعداد فوق العاده ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.

هنگام فراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستانی با کار و تلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می آورد و از این راه به خانواده زحمتکش خود کمک قابل توجهی می کرد. او با شور و نشاط و مهر و محبت و صمیمیتی که داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می بخشید.

پدرش از دوران کودکی او چنین می گوید: «هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه         برمی گشتم، می دیدم فرزندم تمامی خستگی ها و مرارت ها را از وجودم پاک می کرد و اگر شبی او را نمی دیدیم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود.»

اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می شد از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. این علاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتاب آسمانی قرآن را کاملا فرا گیرد و برخی از سوره های کوچک را نیز حفظ کند.

 

دوران سربازی:

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat2.jpg

در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت- به گفته خودش تلخترین دوران عمرش همان دو سال سربازی بود – در لشکر توپخانه اصفهان مسئولیت آشپزخانه را به عهده او گذاشته بودند.

ماه مبارک رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفکر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد که آنها هم اگر سعی کنند تمام روزهای رمضان را روزه بگیرند، می توانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. «ناجی» معدوم فرمانده لشکر، وقتی که از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عده ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثناء آب بنوشند و روزه خود را باطل کنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود: «اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می کردند برایم گواراتر از این بود که با چشمان خود ببینم که چگونه این از خدا بیخبران فرمان می دهند تا حرمت مقدسترین فریضه دینمان را بشکنیم و تکلیف الهی را زیر پا بگذاریم.»

اما این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستمشاهی آشنا شود و به تعدادی از کتب ممنوعه (از نظر ساواک) دست یابد. مطالعه آن کتاب ها که مخفیانه و توسط برخی از دوستان، برایش فراهم می شد تاثیر عمیق و سازنده ای در روح و جان محمد ابراهیم گذاشت و به روشنایی اندیشه و انتخاب راهش کمک شایانی کرد. مطالعه همان کتاب ها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد که ابراهیم فعالیت های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز کند وبه روشنگری مردم و افشای چهره طاغوت بپردازد.

 

 دوران معلمی:

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat3.jpg

پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید و در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی ارتباط پیدا کرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیت حضرت امام (ره) بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعی می کرد تا در محیط مدرسه و کلاس درس، دانش  آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه های انقلابی حضرت امام(ره) و یارانش آشنا کند.

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat4.jpg

او در تشویق و ترغیب دانش آموزان به مطالعه و کسب بینش و آگاهی سعی و افری داشت و همین امور سبب شد که چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شود. لیکن روح بزرگ و بی باک او به همه آن اخطارها بی اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندک تزلزلی پی می گرفت و از تربیت شاگردان خود لحظه ای غفلت نمی ورزید. با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و به طور مستمر برای گرفتن رهنمود، ملاقات با روحانیون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت و آمد می کرد.

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat5.jpg

سخنرانی های پر شور و آتشین او علیه رژیم  که بدون مصلحت اندیشی انجام می شد، مأمورین رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، به گونه ای که او شهر به شهر می گشت تا از دستگیری در امان باشد. نخست به شهر فیروز آباد رفت و مدتی در آنجا دست به تبلیغ و ارشاد مردم زد. پس از چندی به یاسوج رفت. موقعی که در صدد دستگیری وی برآمدند به دوگنبدان عزیمت کرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سکنی گزید. در این دوران اقشار مختلف در اعتراض به رژیم ستمشاهی و اعمال وحشیانه اش عکس العمل نشان می دادند و ابراهیم احساس کرد که برای سازماندهی تظاهرات باید به شهرضا برگردد.

بعد از بازگشت به شهر خود در کشاندن مردم به خیابان ها و انجام تظاهرات علیه رژیم، فعالیت و کوشش خود را افزایش داد تا اینکه در یکی از راهپیمایی های پرشور مردمی، قطعنامه مهمی که یکی از بندهای آن انحلال ساواک بود، توسط شهید همت قرائت شد. به دنبال آن فرمان ترور و اعدام ایشان توسط فرماندار نظامی اصفهان، سرلشکر معدوم «ناجی»، صادر گردید.

ماموران رژیم در هر فرصتی در پی آن بودند که این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس وقیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال می کرد تا این که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)، به پیروزی رسید.

 

فعالیت های پس از پیروزی انقلاب :

شهید همیت پس از پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش  تشکیل داد.

آنها با تدبیر و درایت و نفوذ خانوادگی که در شهر داشتند مکانی را بعنوان مقر سپاه در اختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل کردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج و نیازمندیها را رفع کردند.

 

به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه در آمدند و هنگامی که مجموعه سپاه سازمان پیدا کرد، او مسئولیت روابط عمومی سپاه را به عهده داشت.

به همت شهید بزرگوار و فعالیت های شبانه روزی برادران پاسدار در سال 58، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا که به آزار و اذیت مردم می پرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی، تحویل داده شدند و شهر از لوث وجود افراد شرور و قاچاقچی پاکسازی گردید.

از کارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی منطقه بود که درآگاه ساختن جوانان وایجاد شور انقلابی تاثیر بسزایی داشت.

اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیل تجربیات گرانبهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیت های گسترده فرهنگی پرداخت.

 

نقش شهید در کردستان و مقابله با ضد انقلاب:

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat6.jpg

شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه کردستان که بخش هایی از آن در چنگال گروهکهای مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید. ایشان با توکل به خدا و عزمی راسخ مبازره بی امان و همه جانبه ای را علیه عوامل استکبار جهانی و گروهکهای خود فروخته در کردستان شروع کرد و هر روز عرصه را بر آنها تنگتر می نمود. از طرفی در جهت جذب مردم محروم کُرد و رفع مشکلات آنان به سهم خود تلاش داشت و برای مقابله با فقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری از خود نشان می داد تا جایی که هنگام ترک آنجا، مردم منطقه گریه می کردند و حتی تحصن نموده و نمی خواستند از این بزرگوار جدا شوند.

رشادت های او در برخورد با گروهک های یاغی قابل تحسین و ستایش است. براساس آماری که از یادداشت های آن شهید به دست آمده است، سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تا دیماه 60 (بافرماندهی مدبرانه او) عملیات موفق در خصوص پاکسازی روستاها از وجود اشرار، آزاد سازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعث داشته است.

 

شهید همت و دفاع مقدس:

پس از شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم متجاوز عراق، شهید همیت به صحنه کارزار وارد شد و در طی سالیان حضور در جبهه های نبرد، خدمات شایان توجهی برجای گذاشت و افتخارها آفرید.

او و سردار رشید اسلام، حاج احمد متوسلیان، به دستور فرماندهی محترم کل سپاه ماموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمد رسول الله (ص) را تشکیل دهند.

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat7.jpg

در عملیات سراسری فتح المبین، مسئولیت قسمتی از کل عملیات به عهده این سردار دلاور بود. موفقیت عملیات در منطقه کوهستانی «شاوریه» مرهون ایثار و تلاش این سردار بزرگ و همرزمان اوست.

شهید  همت در عملیات پیروزمند بیت المقدس در سمت معاونت تیپ محمد رسول الله (ص) فعالیت و تلاش تحصین برانگیزی را در شکستن محاصره جاده شلمچه – خرمشهر انجام داد و به حق می توان گفت که او  و یگان تحت امرش سهم بسزایی در فتح خرمشهر داشته اند و با اینکه منطقه عملیاتی دشت بود، شهید حاج همت با استفاده از بهترین تدبیر نظامی به نحو مطلوبی فرماندهی کرد.

در سال 1361 با توجه به شعله ور شدن آتش فتنه و جنگ در جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم مسلمان و مظلوم لبنان که مورد هجوم ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود راهی آن دیار شد و پس از دو ماه حضور در این خطه به میهن اسلامی بازگشت و در محور جنگ و جهاد قرار گرفت.

با شروع عملیات رمضان در تاریخ 23/4/1361 در منطقه «شرق بصره» فرماندهی تیپ 27 حضرت رسول اکرم (ص) را بر عهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش در سمت فرماندهی انجام وظیفه نمود. پس از آن در عملیات مسلم بن عقیل و محرم – که او فرمانده قرارگاه ظفر بود – سلحشورانه با دشمن زبون جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی بود که شهید حاج همت، مسئولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل لشکر 27 حضرت محمد رسول الله (ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ 10 سید الشهدا(ع) بود، بر عهده گرفت.

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat8.jpg

سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر 27 تحت فرماندهی ایشان در عملیات والفجر 4 و تصرف ارتفاعات کانی مانگاه در آن مقاطع از خاطره ها محو نمی شود.

صلابت، اقتدار و استقامت فراموش نشدنی این شهید و الامقام و رزمندگان لشکر محمد رسول الله (ص) در جریان عملیات خیبر در منطقه طلائیه و تصرف جزایر مجنون و حفظ آن با وجود پاتک های شدید دشمن، از افتخارات تاریخ جنگ محسوب می گردد.

مقاومت و پایداری آنان در این جزایر به قدری تحسین بر انگیز بود که حتی فرمانده سپاه سوم عراق در یکی از اظهاراتش گفته بود:

«... ما آنقدر آتش بر جزایر مجنون فرو ریختیم و آنچنان آنجا را بمباران شدید نمودیم که از جزایر مجنون جز تلی از خاکستر چیز دیگری باقی نیست!»

اما شهید همت بدون هراس و ترس از دشمن و با وجود بی خوابی های مکرر همچنان به ادای تکلیف و اجرای فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر حفظ جزایر می اندیشید و خطاب به برادران بسیجی می گفت:

«برادران، امروز مساله ما، مساله اسلام و حفظ و حراست از حریم قرآن است. بدون تردید یا همه باید پرچم سرخ عاشورایی حسین (ع) را به دوش کشیم و قداست مکتبمان، مملکت و ناموسمان را پاسداری و حراست کنیم و با گوشت و خون به حفظ جزیره، همت نماییم، یا اینکه پرچم ذلت و تسلیم را در مقابل دشمنان خدا بالا ببریم و این ننگ و بدبختی را به دامن مطهر اعتقادمان روا داریم ،که اطمینان دارم شما طالبان حریت و شرف هستید، نه ننگ و بدنامی.»

 

  ویژگی های برجسته شهید:

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat9.jpg

او عارفی وارسته، ایثارگری سلحشور و اسوه ای برای دیگران بودکه جز خدا به چیز دیگری نمی اندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی و کسب رضای خدا و حضرت احدیت، شب و روز تلاش می کرد و سخت ترین و مشکل ترین مسئولیت های نظامی را با کمال خوشرویی و اشتیاق و آرامش خاطر می پذیرفت.

سردار سرلشکر رحیم صفوی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره وی چنین می گوید:

«او انسانی بود که برای خدا کار می کرد و اخلاص در عمل از ویژگی های بارز او بود، ایشان یکی از افراد درجه اولی بود که همیشه ماموریت های سنگین بر عهده اش قرار داشت. حاج همت مثل مالک اشتر بود که با خضوع و خشوعی که در مقابل خدا و در برابر دلاورمردان بسیجی داشت، در مقابله با دشمن همچون شیری غرّان از مصادیق «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم» بود. همت کسی بودکه برای این انقلاب همه چیز خودش را فدا کرد و از زندگیش گذشت. او واقعاً به امر ولایت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در این راه جان بدهد، که عاقبت هم چنین کرد. همیشه سفارش می کرد که دستورات را باید موبه مو اجرا کرد. وقتی دستوری هر چند خلاف نظرش به وی ابلاغ می شد، از آن دفاع می کرد. ابراهیم از زمان طفولیت، روحی لطیف ،عبادی و نیایشگر داشت.»

پدر بزرگوارش می گوید:

«محمد ابراهیم از سن 10 سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشیب های سیاسی و نظامی، هرگز نمازش ترک نشد. روزی از یک سفر طولانی و خسته کننده به منزل بازگشت. پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید. ابراهیم آن شب را به همه خستگی هایش تا پگاه، به نماز و نیایش ایستاد ووقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمی گرفتی.»

این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا و نیایش بر نداشت. نماز اول وقت را بر همه چیز مقدم می شمرد و قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. او به راستی همه چیز را فدای انقلاب کرده بود. آن چیزی که برای او مطرح نبود خواب و خوراک و استراحت بود. هر زمان که برای دیدار خانواده اش به شهرضا می رفت، در آنجا لحظه ای از گره گشایی مشکلات و گرفتاری های مردم باز نمی ایستاد و دائماً در اندیشه انجام خدمتی به خلق الله بود.

شهید همت آنچنان با جبهه و جنگ عجین شده بود که در طول حیات نظامی خود فرزند بزرگش را فقط شش بار و فرزند کوچکتر خود را تنها یکبار در آغوش گرفته بود.

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat10.jpg

او بسان شمع می سوخت و چونان چشمه ساران در حال جوشش بود و یک آن از تحرک باز نمی ایستاد. روحیه ایثار و استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباس خود را به دیگران می بخشید و با همان کم، قانع بود و در پاسخ کسانی که می پرسیدند چرا لباس خود را که به آن نیازمند بودی، بخشیدی؟ می گفت: «من پنج سال است که یک اورکت دارم و هنوز قابل استفاده است!»

او فرماندهی مدیر و مدبر بود. قدرت عجیبی در مدیریت داشت. آن هم یک مدیریت سالم در اداره کارها و نیروها. با وجود آنکه به مسائل عاطفی و نیز اصول مدیریت احترام می گذاشت و عمل می کرد، در عین حال هنگام فرماندهی قاطع بود. او نیروهای تحت امر خود را خوب توجیه می کرد و نظارت و پیگیری خوبی نیزداشت . کسی را که در انجام دستورات کوتاهی  می نمود بازخواست می کرد و کسی را که خوب عمل می کرد تشویق می نمود.

بینش سیاسی بُعد دیگری از شخصیت والای او به شمار می رفت. به مسائل لبنان و فلسطین و سایر کشورهای اسلامی بسیار می اندیشید و آنچنان از اوضاع آنجا مطلع بود که گویی سالیان درازی در آن سامان با دشمنان خدا و رسول(ص) در ستیز بوده است. او با وجود مشغله فراوان از مطالعه غافل نبود و نسبت به مسائل سیاسی روز شناخت وسیعی داشت.

از ویژگی های اخلاقی شهید همت برخورد دوستانه او با بسیجیان جان برکف بود. به بسیجیان عشق می ورزید و همواره در سخنانش از این مجاهدان مخلص تمجید و قدرشناسی می کرد. «من خاک پای بسیجیان هم نمی شوم.ای کاش من یک بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی شدم.»

وقتی در سنگر های نبرد، غذای گرم برای شهید همت می آوردند سوال می کرد: آیا نیروهای خط مقدم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرها همین غذا را می خورند یا خیر؟ و تا مطمئن نمی شد دست به غذا نمی زد.

شهید همت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسئولان امر تاکید و توصیه داشت. او که از روحیه ایثار و استقامت کم نظیری برخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقی اش در واقع معلمی نمونه و سرمشقی خوب برای پاسداران و بسیجیان بود و خود به آنچه می گفت، عمل می کرد. عشق و علاقه نیروها به او نیز از همین راز سرچشمه می گرفت. برای شهید همت مطرح نبود که چکاره است، فرمانده است یا نه. همت یک رزمنده بود، همت هم مرد جنگ بود و هم معلمی وارسته.

 

نحوه شهادت:

http://www.iec-md.org/monasebatha/defaae_moghaddas/images/shuhada_H/ad_27_hemmat11.jpg

شهید همت در جریان عملیات خیبر به برادران گفته بود: «باید مقاومت کرده و مانع از بازپسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید می شویم و یا جزیره مجنون را نگه می داریم.»

 

رزمندگان لشکر نیز با تمام توان در برابر دشمن مردانه ایستادگی کردند. حاجی جلو رفته بود تا وضع جبهه توحید را از نزدیک بررسی کند، که گلوله توپ در نزدیکی اش اصابت می کند و این سردار دلاور به همراه معاونش، شهید اکبر زجاجی، دعوت حق را لبیک گفتند و سرانجام در 24 اسفند سال 62 در عملیات خیبر به لقاء خداوند شتافتند.

 


http://www.iec-md.org/monasebatha/images/1px_b.gif

حجة الاسلام و المسلمین حاج محمّد حسین مجتهدی

حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج محمّد حسین مجتهدی، بزرگ خاندان مجتهدی و پدر دو شهید بزرگوار.

 

حاج آقا مجتهدی امام جماعت مسجد باب الحوائج سلطانیه و امام جمعه موقت شهر سلطانیه، صبح روز دوشنبه بتاریخ 1391/12/7 ساعت 11 صبح در منزل شریف خود دار فانی را وداع گفت.


حجةالاسلام حاج محمد حسین مجتهدی، پدر شهیدان حسن و محمد مجتهدی به دیار ابدی کوچید و مردم منطقه ی سلطانیه را غرق در اندوه و ماتم کرد. او از آن دسته از روحانیونی بود که علاوه بر مسائل دینی و شرعی در کلیه ی امور اجتماعی مردم مشارکت می کرد. درب خانه ی او برای پی گیری امور عام المنفعه همواره باز بود و اینجانب از دوران نوجوانی با این روحانی فعال آشنایی پبدا کردم . در بهار 55 جلسات خصوصی قرآن را به پیشنهاد این حقیر برای جوانان در مسجد باب الحوائج تشکیل داد . اولین کتابخانه ی مذهبی را در مسجد خود با ساختن یک کمد دیواری تحت عنوان کتابخانه ی ولیعصرآغاز کرد. سپس این کتابها در زمان انقلاب به «تکیه» منتقل شد و کتابخانه ی امام حسین (ع) نام گرفت. سال های 56 و 57 و 58 ، کلاس های عقیدتی هفتگی برای جوانان در منزل او برگزار می شد و اساتید متعهدی از زنجان می آمدند و ما را با مبانی اسلام آشنا می کردند. جلسات وعظ آن مرحوم از سالیان دور در «تکیه» ی میدان و در مسجد باب الحوائج و همه ی مساجد و همه ی روستاهای اطراف سلطانیه روشنگر اذهان مردم بود. ارتباطات وسیع و فرا منطقه ای او به ویژه با تهران، آشنایی او را با مسائل روز مضاعف ساخته و او را از محدوده ی منطقه فراتر برده بود. به برکت تعلیمات او ، همه ی اطرافیانش در خط انقلاب امام خمینی قرار گرفتند و تعداد زیادی از آنان در راه اسلام به شهادت رسیدند. علاوه بر دو فرزند پاکبازش که در عملیات های بدر و کربلای 5 به شهادت رسیده اند ، تعداد زیادی از بستگان نزدیک او نظیر شهید دکترسید عباس صفوی، خلبان شهید سید عزیز صفوی، شهید احمد جعفری، شهید نقی مجتهدی، شهید سید جواد آقامیری، شهید سید هاشم صفوی، شهید رسول کلانتری ، شهید محمد رضا فتح اللهی و.... به خیل شهیدان انقلاب و دفاع مقدس پیوسته اند

میرزا ابراهیم حکمی زنجانی


علامه ریاضی هیوی منجم میرزا ابراهیم حکمی ارثماطیقی زنجانی ابن ابی الفتح معروف به«عسگر» و«صفار» در حدود سال 1372 هـ . ق در زنجان در یک خانواده ی تاجر و ثروتمند به دنیا آمد. عالمی فقیه، ریاضی دانی متبحر، فیلسوف الهی، زاهد عارف و از حکمای بزرگ و از مروجان نامی زنجان بود .
ابتدا در بازار به مدت کوتاهی نزد پدر مشغول شاگردی شد. بعد به توصیه ی یکی از دوستان پدر او به مسجد سید زنجان رفت و در آن جا مشغول تحصیل شد و تحصیلات خود را ادامه داد. در ابتدای تحصیلات او در زنجان، استادش، شیخ حسن نامی به خاطر جثه ی لاغر و اندام کوچک او چندان رغبتی برای تدریس به او نشان نمی داد، اما پس از مدت کوتاهی پی به نبوغ و استعداد فوق العاده او برد.
میرزا ابراهیم برای ادامه ی تحصیلات به تهران رفت و در مسجد سپهسالار تهران حجره ای گرفت و در آن جا مشغول به تحصیل شد. اساتید او میرزا محمد حسن آشتیانی(از شاگردان بزرگ شیخ انصاری)، میرزا حسین سبزواری، آقا علی، آقا محمد رضا وحکیم و فیلسوف میرزا ابوالحسن جلوه بوده اند. میرزا ابراهیم در علوم عقلی و نقلی با استفاده از آن اساتید به استادی مسلم رسید و در فقه از میرزا محمد حسن آشتیانی درجه ی اجتهاد گرفت. او در سال ۱۳۴۰ هجری قمری تحت تأثیر آخوند ملا قربانعلی زنجانی به زنجان بازگشت و به تدریس و تصنیف روی آورد و امامت جماعت مسجد یری بالا را هم به عهده داشت. از اساتید دیگر میرزا ابراهیم در زنجان مرحوم علامه میرزا مجید حکمی را می توان نام برد. ایشان در ریاضیات آن قدر تبحر داشته که در اوایل تأسیس دانشگاه در ایران در هنگام بروز مشکلات به او رجوع می کردند. سید ابوالحسن رفیعی قزوینی یکی شاگردان او در ریاضیات بوده است. او درباره ی میرزا ابراهیم حکمی گفته من از اصفهان آمدم به زنجان و به مدت نُه ماه در مسجد و مدرسه ی جمیله خانم اقامت کردم تا از شیخ ابراهیم حکمی ریاضیات بخوانم و بعد گفته: نظیر او در ریاضیات در ایران کسی و جود ندارد. شاگردان بزرگی را تربیت نموده که هریک منشأ خدمات ارزنده ای در علوم الهی و اسلام و مسلمین و مکتب تشیع شده اند. از شاگردان ایشان، سید حسین زنجانی بوده که در زنجان منظومه تدریس می کرده است. میرزا ابوعبدا... زنجانی(شیخ الاسلام زنجانی)، آقا سید محمد فاطمی قمی، میرزا اسدا... بن جعفر زنجانی، آیت ا... سید احمد شبیری زنجانی،آیت ا... شیخ محمدمحسن منزوی معروف به شیخ آقا بزرگ تهرانی، آیت ا... العظمی شیخ حسین دین محمدی زنجانی، آیت ا... العظمی میرزا محمدباقر زنجانی،آیت ا... العظمی حاج شیخ عبدالکریم امام زنجانی و آیت ا... سیدحسین نجفی میرزایی معروف به آقا نجفی نیز از شاگردان بزرگ وی بوده اند.
سرانجام میرزا ابراهیم حکمی درروز دوشنبه ۱۳ رمضان ۱۳۵۱ هجری قمری برابر با 12 مرداد 1311 در سن ۷۹ سالگی در تهران در گذشت و در رواق ورودی حرم امامزاده سید ابراهیم زنجان دفن شد.تألیفاتی از جمله: رسالهای در خمس، رساله در حکم لباس مشکوک، رساله در احکام خلل واقع در نماز، شرح زبده بر شیخ بهایی، رساله در شرح حساب عقود الانامل(یا رساله عقد انامل)، حاشیه بر اصول اقلیدس در هندسه( که خواجه نصیر طوسی نوشته است) تا مقاله دهم، رساله در نسبت ارتفاع بزرگ ترین کوه ها به قط زمین، حواشی بر کتاب اکرثاوذوسیوس، حاشیه علی التبیان فی شرح الدیوان المتنبی ابوالطیب احمدبن الحسین الجعفی الکندی،ترجمه شرح لغز القانون تصنیف ملک الاطباء شیرازی، الرد علی البابیه به نام مشی الاصناف فی کشف الاعتساف و مجموعه های: 1- شرح لغز شیخ بهایی به نام زبده 2- شرح لغز کشّاف 3-شرح لغز به اسم قانون4- شرح لغز سلیمان5- شرح لغز ابراهیم6- رساله فی عقدالانامل فی حدیث اسلم ابوطالب به عربی11-حواشی بر شرح چغمینی قاضی زاده رومی12- تعلیقات بر مفاتح الحساب مولانا غیاث الدین کاشانی از او برجای مانده است.



طبقه بندی: مجله عالمان زنجان، 

مرحوم حجه الاسلام و المسلمین شیخ قربانعلی ذوالقدر



وی به روز جمعه در نخستین روز فروردین 1314 برابر شانزدهم ذیحجه 1353 قمری در خانه ی مرحوم لطفعلی، کشاورز متدین و زحمتکش در روستای خان احمد حصاری (یا نصرت آباد،هشت فرسنگی زنجان) از مادری با ایمان و تقوی به دنیا آمد. در سن شش سالگی به مکتب رفته و علوم اولیه و متون مقدماتی را در مکتبخانه ی آن روستا فرا گرفت و در سال 1332 خورشیدی و در 18 سالگی به زنجان آمد و در حوزه ی علمیه ی آن جا دروس سطح اولی را تحصیل نمود و پس از دو سال در آنجا در سن بیست سالگی در سال 1334 شمسی جهت تکمیل معلومات و تکمیل سطوح عالیه خویش به شهر مقدس قم رفت و کفایه الاصول را از محضر آیتا... سلطانی بروجردی استفاده کرده و پس از اتمام سطح به درس خارج آیتا... سید تقی محقق داماد و پس از فوت ایشان به درس خارج فقه آیتا... حاج شیخ مرتضی حایری و اصول آیتا... حاج میرزا هاشم آملی لاریجانی شرکت نمود. همچنین از درس آیت ا... حسینعلی منتظری نیز بهره جست و نیز مدت سه سال از خارج فقه آیتا... العظمی گلپایگانی بهرهمند گردیده و از ابحاث فقه و اصول آیات عظام دیگر هم مستفیض شده و پس از خواندن علوم عقلی چون منظومه سبزواری مدت دو سال هم در درس اسفار علامه طباطبائی شرکت نموده و هم در جلسات تدریس اسفار آیت ا... مرتضی مطهری حاضر و استفاده کرده تا در عداد فضلاء زنجانی حوزه علمیه قم محسوب و از همان اوان تحصیلش به تدریس دروس خواندهاش مشغول بوده و مرتب به تدریس ادامه داده تا به تدریس سطوح عالیه فقه و اصول اشتغال نمود و جلسات درسش مورد توجه محصلین و فضلاء بود.

وی مدرسی توانا و دلسوز و روشن فکر و مردم دار و نیک نفس و عالم عامل منتقد آگاه بود و طلاب از وجودش علم و اخلاق و جوان مردی را فرا می گرفتند. مرحوم ذوالقدر در انقلاب اسلامی شرکت داشته و قلما و لسانا بر علیه نظام پهلوی تبلیغات نموده و متحمل مشاق و صدماتی نیز شد. زمان کوتاهی بنا به دعوت مسؤولین شورای عالی قضایی به ریاست شهید بهشتی حاکم شرع شد. سرانجام در پنجم مرداد ماه 1375 در شهر قم به رحمت ایزدی پیوست .

منبع

- گنجینه دانشمندان (جلد نهم)، شریف رازی

- شرح زندگانی دانشمندان روا رجال لشگری و کشوری استان زنجان، کریم نیرومند، انتشارات عود

نمونه سوال آمادگی دفاعی2

 

این سوالات پیشنهادی وتهیه کننده آن سرگروه درس آمادگی دفاعی می باشد.

الف – سوالات تشریحی

1-چه زمانی کشوری به امنیت پایدار می رسد؟

2- امنیت را تعریف نمایید.

3- سطوح امنیت را نام ببرید.

4- امنیت ملی را تعریف کنید.

5- انواع تهدید را نام ببریدو تعریف کنید.

6- تهاجم چیست ؟

7- تفاوت تهاجم وتجاوزگر چیست ؟

8- حمله صدام به ایران تجاوز بوده یا تهاجم ؟

9- صلح در فرهنگ به چه معنی است ؟

10- یکی از مهمترین دلایل افزایش دشمنی بین کشورها در دنیایی کنونی چیست ؟

11- انسانها در مقابل تهدیدات به جند دسته تقسیم می شوند توضیح دهید ؟

12-  ایا با شرایط کنونی صلح جهانی تحقق می پذیرد چرا؟

13- زمینه را چگونه آماده سازیم که صلح جهانی تحقق پذبرد؟

14- بسیج رادر اندیشه امام خمینی (ره) بیان نمایید.

15- بسیج را در اندیشه مقام معظم رهبری بیان نمایید.

16- بسیج را از دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بیان نمایید.

17- اهداف بسیج را ادر اساسنامه بسیج مستضعفین بیان نمایید.

18 تفاوت بیسج مردمی ایران با سایر نقاط جهان در چیست ؟

19-شکل گیری تفکر بسیجی به چه زمانی باز می گردد؟

20 – بسیج مستعضفین در چه سالی و توسط چه کسی تشکیل شد؟

21- امام در رابطه با تشکیل بسیج مستضعفین در جمع پاسداران چه فرمود؟

22-نقش مردم بسیجی را در پیروزی انقلاب و پس از پیروزی بیان نمایید.

23- تفکر بسیجی امام را بیان نمایید.

24 - ویژگیهای تفکر بسیجی را نام ببرید.

25 – آسیب های بسیج را نام ببرید.

26 – به نظر شما راه حل دفع این آسیبها ی بسیج چیست ؟

27- نقش دانش آموزان را در پیروزی انقلاب و 8 سال دفاع مقدس بیان نمایید.

28-ایران در آغاز جنگ درچه بحرانی بسر می برد؟

29-چرا صدام قرارداد 1975 الجزایر را پاره کرد؟

30- صدام در حمله به ایران چه قوانین و مقررات انسانی و بین المللی را زیر پا گذاشت ؟

31- امام خمینی (ره) در مورد شرف و عزت ما در زمان جنگ چه فرمودند؟

32-رزمندگان هنگام روانه شدن به جبهه ها چه شعاری سر دادند؟

33-چگونگی حمایت استکباران جهانی به صدام را توضیح دهید؟

34-چه عملیاتی موجب آزاد سازی خرمشهر شد؟

35- عمده ترین دلایل ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر را بیان کنید.

36- نتایج پیروزیهای عملیات رزمندگان در جبهه های حق علیه باطل استکباران به چه فکری افتادند؟

37- چرا مسولین سیاسی ونظامی کشور ایران در سال 1365 آتش بس جنگ را قبول نکردند؟

38-رئیس جمهور وقت درسال 1365 طی مصاحبه ای علت ورود به خاک های دشمن را چه چیزی فرمودند؟

39- قضاوت شما در مورد 8 سال جنگ تحمیلی ایران وعراق چیست ؟

40- دستاوردهای داخلی 8سال دفاع مقدس را بیان نمایید.

41- دستاوردهای بین المللی 8 سال دفاع مقدس ایران رانام ببرید.

42- از جمله دستاوردهای بین المللی 8 سال دفاع مقدس تثبیت اقتدار جمهوری اسلامی ایران است توضیح دهید. چگونه ؟

43- چگونه  جنگ دفاع مقدس  استقلال کشور ما را تضمین کرد؟

44- حضور در اردوی راهیان نور چه دستاوردهایی را برای ما به ارمغان می آورد؟

45- اردوی راهیان نور چیست ؟

46- آداب و مراقبت های لازم در اردوی راهیان نور را بیان کنید.

نمونه سوالات پیشنهادی از کتاب آمادگی دفاعی پایه , 92